آیا دوستی های دختر پسر به ازدواج میرسد
 
 
آموزش عاشق شدن
باید بدونی چجوری عاشق شی
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید تو جامعه اتفاقات دردناک عجیبی دیدم از قتل تا خودکشی دیدم جونا دارن یه کلاه بزرگ سر خودشون میزارن بنام عشق و هر کسی هم یک روز دچارش میشه دیدم غم و بدبختی مردم از چار چیزه بیکاری ، خانواده ، عشق ، دین دوست دارم همه خوشبخت باشید از خدا کمک بخواهید من سعی میکنم تو این وبلاگ در باره عشق و خونواده مطالبی اموزنده قرار بدم امید وارم استفاده کنید
آخرین مطالب
نويسندگان
چت با من

  طبق آمار دست و پا شکسته ای که دارم 80 درصد دوستی های دختر و پسر به ازدواج نمیرسه

از اون 20 درصد 70 درصدش به تلاق می کشه

از اون 30 درصد هم نصفشون با هم زندگی خوبی ندارن و به زور ویا به خاطر مهریه یا بچه هاشون هم دیگه را تحمل میکنن

واقعن ارزش داره خودمونو بدبخت کنیم؟

اگه سو استفاده جنسی نشه!

 اگه یکی ار دو طرف کارشون به خود کشی نکشه! 

اگه افسردگی نگیرن و از درس و زندگی زده نشن یا سنگ دل نشن!

که خیلیا اونطوری میشن!

یاد و فکر و محبت های طرف قبلی از ذهنشود بیرون نمیره به باعث میشه تو زندگی از همسرش کم بزاره  بلاخره توی اون دوستی محبت هایی را بیهوده صرف یه چیز بی مصرف کرده و میشه گفت قلبش پر شده و دیگه جا نداره و این باعث میشه زندگی را برای خودش و همسرش سخت تر کنه و از اون لذت نبره و ممکنه به جدایی بکشه! دلیل این که در تهران بیشترین آمار طلاق را داریم همینه ...

داستان دوستی دختر و پسر زیر را خونید

 

 

دانشجوی سال آخرم، دو سال پیش با پسری در دانشگاه آشنا شدم، مشترکات زیادی از نظر فکری و سلیقه ای داشتیم در آغاز قرارمان ارتباط کلامی و تلفنی و گاهی دیدار در گوشه و کنار دانشگاه بود. بعد از مدتی این ارتباط در خارج از دانشگاه ادامه یافت گاهی در پارک و گاهی در سینما و ... قرار ملاقات می گذاشتیم. از هر فرصتی برای تجدید دیداری استفاده می کردیم. روابط ما روز به روز عاطفی تر می شد. تا اینکه یک روز درباره ازدواج با من صحبت کرد. خیلی خوشحال شدم که او هم قصدش از این روابط (مثل من) ازدواج است. از آن روز به بعد گفتگوها و ارتباطات ما با هدفی مشخص و آرزوها و امیدها و قول و قرارها و اینکه کی و چگونه با خانواده مان در میان بگذاریم، چه تغییرات و تحولاتی در خود و زندگی آینده مان ایجاد خواهیم کرد.

هیجان و نشاط با هم بودنمان بقدری ذهن و زندگی مرا به خود مشغول ساخته بود که به هنگام  خواب و مطالعه کتابهای درسی و در جمع خانواده و دوستان و به هنگام خوردن غذا و تماشای تلویزیون حتی سر جلسات امتحانی یاد و نام و چهره و حرکات و حرفهای او در ذهنم مرور می شد. شب ها را به امید دیدار او صبح می کردم. حسابی دلبسته و وابسته شده بودم. با خانواده ها در میان گذاشتیم حالا به راحتی با هم ارتباط داشتیم چرا که هم هدفمان ازدواج بود و هم مجبور نبودیم پنهانی با هم رابطه داشته باشیم. گاهی به منزلشان می رفتم و خواهر و مادر همسر آینده ام از من پذیرایی می کردند. ماجرای دوستی مان را والدین او فهمیده بودند. و می دانستند که ما حدود دو سال با هم روابط عاطفی و پنهانی داشته ایم. زمان به سرعت سپری شد.

ادامه دوستی ها نه برای من و نه برای والدینم قابل تحمل نبود و می بایست از بلاتکلیفی خارج می شدم. با درخواست من قرار شد جلسه خواستگاری برگزار شود. روز موعود فرا رسید. از چند روز پیش با خوشحالی و شادابی تدارک دیدیم. همه چیز آماده بود. صدای تیک تاک ساعت منزلمون با ضربان قلبم مسابقه گذاشته بودند. شور و هیجان وجودم را در برگرفته بود. صدای زنگ تلفن طبق معمول مرا به سوی گوشی تلفن پرتاب کرد. دوست پسر سابقم را، حالا به عنوان همسر آینده و همیشگی تداعی می کردم. صدای او بود با شور و شیدایی تمام پرسیدم پس کجایید. چرا دیر کردید؟ با ناله ای سرد گفت: والدینم با ازدواج ما مخالفند تمام وجودم سرد شد. دست و پایم نای حرکت نداشتند. با صدای لرزان گفتم: چرا چی شده؟ گفت: مادرم میگن دختری که حدود دو سال با تو دوست بوده و گاهی تا ساعاتی از شب را در پارک و سینما و کوچه و خیابان بوده و روابط احساسی و عاطفی داشته از کجا معلوم با دیگران هم نداشته و نخواهد داشت.

تازه این وقتیه که نیتشون خیر باشه!  که 70 درصد نیت پسرا برای دوستی خیر نیست و دروغ میگن

عدم تعریف روابط سالم و هدفمند بین گروههای غیر همجنس با تأکید بر رویکرد دینی و فرهنگ بومی و ملی، موجب تنش ها و تلخی های آزاردهنده بین اعضای خانواده بخصوص بین والدین و فرزندان نوجوان و جوان و نیز بروز آسیب‌هایی نظیر فرار دختران و پسران از خانه، ازدواج های ناموفق، دوستی های ناسالم دختران و پسران، احساس شکست و ناکامی در فرآیند این نوع دوستی ها و بدنبال آن گسترش اعتیاد، خودکشی، افسردگی، افت تحصیلی و دهها معضل و مشکل دیگر در بین لایه های مختلف اجتماع گردیده است.

اینا خوباشه تازه!

او به گونه ای صحبت می کرد که گویی با شکی که والدینش در دلش کاشته بودند، دلزده و نگران شده بود. گوشی را گذاشتم از آن روز لحظه ای روی خوش ندیدم. هر روزم اشک بود و ناله و گوشه گیری و از هیچ چیز لذت نمی بردم. هر کس به من می رسید سرزنشم می کرد. یاد حرفهای عاشقانه و هدیه ها و وعده ها و قرارها و با هم بودنها و خنده ها و شادیهایی که طی دو سال با هم داشتیم عذابم می داد. دچار افت تحصیلی شدم. ادامه تحصیل برایم ممکن نبود. دوستانم از من فاصله گرفتند. حوصله هیچ کس را نداشتم. نسبت به نماز و حجاب سست بودم، سست تر شدم. و امروز از آن همه شادی و نشاط و هیجان و گفتگوهای طولانی با او غم و اندوه و دلشوره و احساس حقارت و تنهایی برایم باقی مانده بود.

تو یه روزنمه  که امار گرفته بودخوندم 99% پسرا گفتن که به کسی راحت بامون دوست بشه هیچ اطمینان نداریم

 

این ماجرای تلخ، یکی از هزاران نمونه ای است که همه روزه در گوشه و کنار جامعه بزرگمان روی می‌دهد، چرا؟

چرا مشاوران، شاهدان، و پدران و مادران این همه داستانها و سریال های تلخ و تکراری را در زندگی دیگران و اطرافیان خود شاهدند، بدون اینکه پند و عبرتی برای گروههای بعدی باشد، باز از همان سوراخی گزیده می شوند که گروههایی قبلی گزیده شده‌اند. بیایید با هم مروری کوتاه داشته باشیم به آثار و عوارض اینگونه روابط، و نیز بازکاوی روابط گروههای غیر همجنس، باشد که زمینه های پیشگیری از حوادث تکراری مذکور فراهم آید.

 

پیامدهای روابط دختران و پسران

یکی از پیش نیازها و کلیدهای موفقیت و آرامش در زندگی، آشنایی با روانشناسی ارتباطات و آگاهی از فنون و تکنیک های ارتباطی با گروههای مختلف اجتماعی بویژه گروه غیر همجنس می باشد.

عدم تعریف روابط سالم و هدفمند بین گروههای غیر همجنس با تأکید بر رویکرد دینی و فرهنگ بومی و ملی، موجب تنش ها و تلخی های آزاردهنده بین اعضای خانواده بخصوص بین والدین و فرزندان نوجوان و جوان و نیز بروز آسیب‌هایی نظیر فرار دختران و پسران از خانه، ازدواج های ناموفق، دوستی های ناسالم دختران و پسران، احساس شکست و ناکامی در فرآیند این نوع دوستی ها و بدنبال آن گسترش اعتیاد، خودکشی، افسردگی، افت تحصیلی و دهها معضل و مشکل دیگر در بین لایه های مختلف اجتماع گردیده است.

 

 

اینا دیگه بدترن

گروه دوم، دختران و پسرانی هستند که نه برای ازدواج که صرفاً برای به اصطلاح دوستی و گذران اوقات فراغت و ارضاء نیازهای عاطفی خود و کسب تجربیاتی نو و تزریق شور و نشاط و هیجان به زندگی تکراری، به طرح دوستی و رابطه می پردازند.

 

 

سه نوع رابطه

در یک تقسیم بندی کلان سه نوع رابطه در جامعه امروز مابین گروههای غیر همجنس مشاهده می شود:

1- گروهی که بدون شناخت از مهارتهای ارتباطی و صرفاً با انگیزه های عاطفی، احساسی و البته با هدف ازدواج وارد عرصه روابط با جنس مخالف شده و با انگیزه‌ی شناخت بیشتر و آمادگی بهتر برای زندگی برتر! بر گستره و گرمی روابط می افزایند. و در این مسیر دیدارهای روزانه، گفتگوی تلفنی شبانه، پیامک‌های مستمر عاشقانه! و آرزوها و رؤیاهای کودکانه همه ذهن و زندگی دو طرف بخصوص، دختران را که عاطفی‌تر و زود باورترند را در برگرفته و در توهماتی افسانه ای فرو می غلتند. اما دیری نمی پاید که واقعیت ها چهره خشن خود را نمایان ساخته و واقعه تلخ مذکور بارها و بارها تکرار می شود.

فرایند معیوب مذکور زمانی رخ می دهد که دختر و پسر می توانند بدون طی کردن راههای پرخطر، بعد از تحصیل شرایط ازدواج، از طریق یک رابط واسط مجرب و متعهد که ازدواج کرده و در روابط زناشویی، فردی موفق و خوشبخت می باشد استفاده کرده و به راحتی می توانند فرد را هم تا حدّ هشتاد درصد شناسایی کنند. بدون اینکه دامنه حرارت علاقه و شور و هیجان ارتباط بین آنها گسترش یافته و دلبستگی موجب به حاشیه رانده شدن عقل در تصمیم گیریها شود؛ همسر آینده خود را بهتر و دقیق مورد شناسایی قرار دهند. البته بعد از شناخت کلیات و تأیید رابط و واسط و خانواده شان، در نشست ها و روابط سالم و آشکار (و نه پنهان) در منزل و منظر والدین دختر، جزئیات هم روشن شده و گام های محکم و مطمئن خود را به سوی ازدواجی پایدار و ماندگار و عشقی مبتنی بر عقل (و نه احساسی ناپایدار و کودکانه) بر می دارند.

2- گروه دوم، دختران و پسرانی هستند که نه برای ازدواج که صرفاً برای به اصطلاح دوستی و گذران اوقات فراغت و ارضاء نیازهای عاطفی خود و کسب تجربیاتی نو و تزریق شور و نشاط و هیجان به زندگی تکراری، به طرح دوستی و رابطه می پردازند.

این گروه ممکن است روزهای آغازین نسبتاً خوشی را با هم سپری کنند. اما وابستگی و علاقه ی توأم با تماسهای تلفنی، پیامک های مهیج و گفتگوها و دیدارهای پرخاطره تبادل هدایا و احساسات، این دوران را به فرآیندی غیرقابل بازگشت تبدیل نموده و دختر و پسر بدون تماس با یکدیگر (به شکل‌های مختلف) دچار نوعی احساس کمبود، کلافگی، بی حوصله شده و استرس و اضطراب و نگرانی، خوراک روزانه شان می شود.

پسر جوانی بعد از مواجه شدن با مخالفت والدین دوست دخترش برای ادامه ارتباط و انجام ازدواج با پاشیدن اسید به روی دختر ساده لوح (که او را عاشق خود می دانست) زندگی و زیبایی او را لگدمال کرد. 

حقشه بیچاره ولی کسی دلش برای اینجو ادما نمیسوزه

این گروه بدلیل غیر همجنس بودن نمی توانند برای همیشه دوستی خود را ادامه بدهند. چرا که بعد از ازدواج پسر یا دختر با فرد دیگری، قطع رابطه قطعی شده و طرفی که شاهد این ازدواج است، دنیایی پر از درد و حسرت و اندوه و احساس حقارت خواهد داشت. و آنکه ازدواج می کند، گاهی همسرش را با دوست غیرهمجنس خود مقایسه نموده، بین آن رؤیاهای شیرین و این واقعیت های نسبتاً تلخ و گزنده، گرفتار شده و زندگی را بر خود و همسرش تیره و تاریک نموده و با مرگ عاطفی(طلاق غیررسمی) هم آغوش می شوند.

 

هر چه دوستی های قبل از ازدواج بیشتر و گسترده تر، درگیریها و تنش های بعد از ازدواج بیشتر، پس هیچ آدم عاقل و دوراندیشی به دوستی ها و در واقع دشمنی های قبل از ازدواج تن نمی دهند. این گروه نیز همچون گروه اول از نظر فعالیت های درسی دچار افت تحصیلی شده و به لحاظ روحی و روانی از بی ثباتی و ناآرامی و افسردگی رنج می برند. خوشی های کودکانه ی خیابانی. و تلفنی و ... به سرعت به پایان می رسد و زمستانی سرد و پر درد و حسرت فرا می رسد. از نظر اجتماعی نیز بین دوستان، آشنایان و خویشان، شکست سختی را متحمل شده و نگاه دیگران به این گروه، نگاهی توأم با بی اعتمادی و بدبینی خواهد بود.

به لحاظ اخلاقی بی مبالات و نیز در بعد اعتقادی دچار تردید و دودلی در انجام فرایض دینی می شوند. چرا که همواره احساس گناه (رابطه عاطفی، شخصی، تحریک آمیز با نامحرم از نظر شرعی حرام و از نظر روانشناختی باعث خود کم بینی و بی ثباتی و استرس می شود) نموده و خود را در انجام تکالیف شرعی، سست و شکست خورده تلقی می کنند.

3- گروه سوم دختران و پسرانی هستند که دوران خوش دوستی های قبل از ازدواجشان بسیار وحشتناک‌تر و سیاه‌تر به پایان می رسد. که در این اجمال (به جای نقل دهها حادثه و رویداد واقعی که در آرشیو نگارنده پرونده پر حجم و سنگینی را تشکیل داده است) پیامدهای شوم و ناگوار این نوع دوستی ها را با تأکید بر خلاصه چند نمونه حادثه مرور می کنیم.

 

* دختری بعد از افشا شدن اهداف پلید دوست پسرش! تصمیم به قطع رابطه می گیرد. اما پسر با تهدید، خواهان ادامه روابط می شود. دختر امتناع می کند. پس با همدستی دوستانش، دوست دخترش را ربوده و یک هفته در زیر زمین منزلی مورد آزار و اذیت قرار داده و رهایش می کنند و از تمامی صحنه ها عکس و فیلم گرفته و دخترک را تهدید می کنند که اگر ماجرا را با کسی یا کسانی در میان بگذارند و دردسر ایجاد کند، با تکثیر و توزیع تصاویر مذکور در سطح محله و شهر، آینده اش را به تباهی می کشند. این، همان کسی بود که روز و شبی را بدون ارسال پیامهای عاشقانه و دیدارهای عاشقانه! با دوست دخترش سپری نمی کرد. قلب های تیرخورده و هدایای گاهی گرانقیمت و گردش ها و تفریح های پر از احساس و هیجان را از اصلی ترین برنامه های زندگی خود می دانست.

سرقت از اموال والدین و خویشان برای تأمین مخارج دوستی های خیابانی و پنهانی، بازی کردن با احساسات دختران ساده لوح و خوش باور با وعده ازدواج (پسر جوانی به 5 دختر وعده ازدواج داده و از هر 5 نفر مبالغی را به سرقت برده و صدمات حیثیتی به آنان وارد ساخته)، قتل های خانوادگی از دیگر عوارض و پیامدهای تلخ و ناگوار روابط دختران و پسران و دوستی های قبل از ازدواج است که همه روزه در جامعه روی می دهد.

 

* پسر جوانی بعد از مواجه شدن با مخالفت والدین دوست دخترش برای ادامه ارتباط و انجام ازدواج با پاشیدن اسید به روی دختر ساده لوح (که او را عاشق خود می دانست) زندگی و زیبایی او را لگدمال کرد.

 

* دختر جوانی، بعد از مطمئن شدن از اینکه دوست پسرش با دختر دیگری طرح دوستی ریخته. در پی تعقیب برآمد،  آنان را در پارکی در حال قدم زدن دیده به خانه بازگشت درِ اطاقش را از داخل قفل کرد و گاز شهری را باز کرد و ...

 

* خانم جوانی با نگارنده (به عنوان مشاور خانواده) تماس گرفت و گفت: بر اساس توصیه ها و گفته های شما و معیارهایی که برای انتخاب همسر به من داده بودید. با جوانی با فرهنگ و با اصالت ازدواج کردم دو سالی است که با هم زندگی می کنیم. زندگی خوب و خوشی داریم. امّا چند روزی است که زندگی آرام و شیرینم در گرداب ناآرامی و تلخی فرو افتاده است. سر و کلّه دوست پسری که قبل از ازدواج با او مدتی رابطه عاطفی و کلامی داشتم، پیدا شده و با تهدید و ارعاب می گوید اگر با من نباشی تمامی خاطرات و با هم بودن هایمان را به همسرت خواهم گفت، چه کنم؟

سرقت از اموال والدین و خویشان برای تأمین مخارج دوستی های خیابانی و پنهانی، بازی کردن با احساسات دختران ساده لوح و خوش باور با وعده ازدواج (پسر جوانی به 5 دختر وعده ازدواج داده و از هر 5 نفر مبالغی را به سرقت برده و صدمات حیثیتی به آنان وارد ساخته)، قتل های خانوادگی از دیگر عوارض و پیامدهای تلخ و ناگوار روابط دختران و پسران و دوستی های قبل از ازدواج است که همه روزه در جامعه روی می دهد.

این دوستی ها چه به ازدواج منجر شود و چه به جدایی ختم شود در هر دو صورت آثار و عوارض تلخ و گزنده و سیاهی را در بر دارد. لذا هیچ آدم عاقلی به صرف گذران چند روز به اصطلاح خوش امروز، فرداهای خود را تیره و تباه نمی کند.

و این گونه اینهمه رمان سیاه  تولید و همه می خوانند

به ریسکش نمیرزه که دوست جنس مخالف داشت

منم خوبه بجا وبلاگ نویسی برم رمان بنویسم

خوب پول توشه 

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

Asra
ساعت23:02---11 آبان 1398
سلام من با ی پسری دوست شدم مدت خیلی کم یه با هم دوستیم میگه منو خیلی دوست داره و باهام ازدواج میکنه به نظرت راست میگه؟

زهرا
ساعت2:16---30 خرداد 1397
سلام من دوساله که بایه پسری تو تل اشناشدم تموم زندگیه من شده اونم واقعن میگه منودوس داره ومن الان دانشجوام سه ساله دیگه ک تموم شد درسم قراره باهم ازدواج کنیم ولی من میترسم ایناهمش وعده وعیدباشه واقعن کلافم نمیدونم چیکاکنم کمکم کنین بعضی وقتا ارزوی مرگ میکنم تا نباشم و نبینم اون روز روکه...

بی نام
ساعت12:49---22 خرداد 1397
من یکساله با پسری دوستم.مطمئنم که عاشقمه ولی گاهی ادم خودش سرد میشه.من خیلی ادمه حساسیم.مثلا گاهی که حتی به کوچکترین خواستمو انجام نمیده من یه حسی تو درونم ازش زده میشه.الانم که انقدر وابستست نمیتونم پا پس بکشم.مجبورم بمونم باهاش که شکست عاطفی نبینه ولی من با اینکه عاشقشم ولی قلبا دوس ندارم باهاش ازدواج کنم.در ضمن ایشون یه سال از من بزرگترن.هم از نطر مالی خوبن هم خودشون خیلی فعالن و در زمینه ورزشو ... خلاصه میکنم دوست نشدن بهتر از دوست شدنه.اگه کسی ازتون خواستگاری کرد اونموقع دوره آشناییتون رو طوللنی کنید تا بشناسید همو.خیلی بهتره اینجوری .باز هم خودتون میدونین دوستان من گفتم شاید یه کمکی کرده باشم.

زهرا
ساعت11:50---10 تير 1395
سلام..من حدود 2سال با پسری دوست بودم و اونم 2سال از من بزرگ تر بود.اوایل زیاد دوسم نداشت ولی بعد به شدت وابستم شد.پسرخالم اومد خواستگاریم و دوست پسرمم گفت که قبول کن من نمیتونم بهت قول بدم بیام..من حدود 3ماهه که عقد کردم و الان اون پسر تو اینستا و بقیه برنامه ها پست غمگین میزاره و میگه پشیمونم و دوسش داشتم و این چیزا(منظورش به منه)واقعا نمیدونم باید چیکار کنم؟وقتی این پستاش و میبینم و یاد محبتاش میفتم پشیمون میشم که ازدواج کردم و از همسرم دلسرد میشم...میشه راهنماییم کنید
ممنون


بی نام
ساعت22:04---4 ارديبهشت 1395
باز هم یک دروغ دیگه این آمار و ارقام رو از کجا اوردی؟ در ایران آمار طلاق بالاست چون طبق اسلام زن و مرد قبل ازدواج نباید همو بشناسند و در خیلی ازدواج ها بعد عروسی زنه یا مرده میفهمه از همسرش بدش میاد و بعد هم طلاق ...

فرشید
ساعت11:46---30 فروردين 1395
من که انقدر بدبختم روم نمیشه به دختری که عاشقشم حرفی بزنم


R
ساعت14:50---16 مهر 1394
سلام لطغا راهنماییم کنید من عاشق پسر عموی پسر خالم شدم 6 ماه ازم بزرگتره میگه خیلی دوسم داره منم دوسش دارم خانواده همونم میدونن 16 سیالمه پسر خوبیه نمیدونم چیکار کنم کمکم کنید

پاسخ: خیلی زوده بخواهید درمورد این چیزا فکر کنید


ریحانه
ساعت14:37---16 مهر 1394
سلام ممطالب خوبی بود ولی بیشترش به ازدواج ختم میشه


ریحانه
ساعت14:35---16 مهر 1394
سلام مطالب خوبی بود ولی بعضی ها هم به ازدواج ختم میشه منم عاشق پسری هستم که 6ماه ازم بزرگتره خانواده هامونم میدونه ولی موندم چیکار کنم

سارا
ساعت16:21---5 بهمن 1393
سلام
من با یک پسر دوستم سه سال تفاوت سنی داریم چند ماه با هم اشنا شدیم از نت به قصد ازدواج ولی کاری که نشون بده عاشقم نمیکن نمیدونم چطور امتحان کنم که حرفاییکه میزن درست بهمم میگه
پاسخ: خیلی سخته فرق راست و دروغ زیاد نیست و خیلی وقتا هم قابل تشخیص نیست اول از خدا خالصانه بخواه اونچیزی که دوست داری بعد به ندای قلبت گوش کن از قلبت بپرس اولین چیزی که به دهنت پاسخ داد همون رو انجام بده


مهسا
ساعت15:53---14 آبان 1393
س این مطالب چرتو برا چی گذاشتین هر چی خدا بخواد من الان 3ساله بایکی رفیقم و الان زندگی عالی باهم داریم اگر کسی عرضه داشته باشه نیپه گمشده شو نگه داره حتما بهش میرسه شاید تو نتونستی نگهش داری و ناامید شدی دیگرانو ناامید نکن
پاسخ: درسته هرچی خدا بخواد صحبت ما کلی بود


هلیا
ساعت18:54---3 شهريور 1393
ب دوس پسرم گفتم اگ بعد از ازدواج ب مشکل خوردیم اگ خونوادمون با ازدواجمون موافقت نکردن چی میشه؟؟
گفت نگران نباش ب مشکل نمیخوریم اگرم مخالفت کردن ما پافشاری میکنیم.

اما من خععععلی نگرانم


دانیال
ساعت18:01---30 مرداد 1393
واقعا مطالب جالبی بود دستتون درد نکنه و به امیدواریم به امید خدا که همه دوستی ها به ازدواج ختم بشه...

من
ساعت2:56---27 ارديبهشت 1393
سلام
من خیلی دیر به این پست رسیدم میدونم که این مطلب تقریبا مال یه چیزی حدود یک سال و نیم پیشه ولی بد ندیدم با خوندن نظرات ،نظر خودم رو ندم
راستش هفته قبل سومین سالگرد ازدواج من و همسرم بود
ما نزدیک 8 ماه با هم دوست بودیم
بعد خانواده ها رو در جریان گذاشتیم و بعد هم همه جریانات ازدواج زیر نظر اونها پیش رفت
درسته که بصورت آشنایی دوست شدیم اما انتخابمون کورکورانه نبود
تمام مراحل تحقیقات رو برای شناخت خانواده ها انجام دادیم
شاید جالب باشه که بدونید آشنایی ما اینترنتی بود ولی بعد از علاقمندی به هم همه چیز زیر نظر والدین مون پیش رفت
از زمان خواستگاری تا زمان عروسی و رفتن به خونه خودمون تمام مراسمات بله برون نامزدی عقد و عروسی 4 سال طول کشید
نمی خوام بگم ازدواج دوستی خوبه یا ازدواج سنتی
در عین حال 3 تا از دوستان من ازدواج سنتی انجام دادن اونم طبق میل و نظر والدین شون دو تا منجر به طلاق شد سومی هم با یک بچه هر روز با شوهرش جنگ و دعوا داره و میگه می خواد جدا شه
من بعنوان یک دوست به همه عزیزان میگم در مسئله ازدواج ملاک هاتون رو مشخص کنید و با خودتون بگید از ده سال آینده تون چی میخواید
من معتقدم انتخاب اگه درست باشه چه ازدواج دوستی و چه ازدواج سنتی همیشه موفق و خوشبخت خواهید بود


شرماوین
ساعت2:33---29 اسفند 1392
سلام من دانشجوی دکترای عمومی هستم خیلی بات موافقم علی رغم زیبایی بی حد و حصر و پیشنهادای زیادی که برای دوستی دارم هیچ وقت خودم الوده به این روابط پرخطر نکردم چون تهش همیشه دختر متضرره و پسرا قید و بندی براشون تعریف نشده و ب نظرم پسری ک به یک دختر میگه دوستت دارم تاحالا ب هزار تای دیگ قبلش گفته ک براش راحت شده بت پیشنهاد میکنم ازنمونه های واقعی و دوستانی که ازت دوست دختر داشتن نظرات واقعی پسرارو در مورد این دخترا بذار ئو وبت هیجانی تر کن ،موفق و سرفراز باشی عزیزم

محدثه
ساعت0:44---6 اسفند 1392
سلام بزرگوار خوشحال میشم به من سر بزنین ...
موفق باشین ...
یا علی...[گل]


شیدا
ساعت16:39---3 اسفند 1392
من با یه پسری از نت دوس شدم خودش می زد تو فاز عاشقی بعد الان میگه که من می خواستم رابطه ی اجتماعی داشته باشیم ولی تو زدی ب فاز عاشقی درحالی ک خودش زده بود ب فاز عاشقی اینم از پسرای دوروغگو

سیاوش
ساعت10:05---28 اسفند 1391
مطالبتون جالب بود اما دوستی دختر پسرو زیاد گندش کردین.نوشتی سوره مائده نوشته دوستی حرامه؟درسته اما اینم بنویس که پنهانی گناهه نه آشکار.بعدشم اون آمارتون کاملا غلطه لطفا درستش کن.همیشه منفعت خودتونو در نظر نگیرین
پاسخ: آمار درسته فقط یکم قدیمیه!


سارا
ساعت20:42---21 بهمن 1391
در مورد رابطه جنسی چیز هایه بیشتری بذار.mer30

رها
ساعت17:45---20 ارديبهشت 1391
سلاممیخوام تجربه شخصیموبگم من پنج سال با همسرم دوست بودم الانم ازدواج کردیم به مشکلیم نخوردیم مهم اینه که یه رابطرو چجوری هدایت کنیپاسخ: شما احتمالا جزو استسناعاتی اما از هر 10000 نفر یک نفر اینطوری میشه شاید هم شوهر شما با بقیه مرد ها فرق میکنه

یه دوست
ساعت11:42---7 ارديبهشت 1391
سلام دوست عزیز.خوبی؟من چندماه پیش با یه پسری دوست شدم حالا واقعا عاشق هم هستیم ازعشق اون بهم هم مطمعن هستم حتی به خوانوادش هم گفت مادرش هم باهام حرف زد ولی من میترسم ادامه بدم چه کارکنم نمیتونم فراموشش کنم خلاصه سرتو دردنیارم میخواستم بایکی درد دل کنم اگه تونستی راهنماییم کن موفق باشی.بای

SARA
ساعت10:02---17 فروردين 1391
هر چی خدا بخواد همون میشه اگه قسمت باشه میشه حتی با دوستی


بقیش دیگه چرته..............................
پاسخ:آخه تا اونجا که ما میدونیم خدا دوستی را منع کرده سوره مائده ایه 5


وصال منوچهری
ساعت11:47---17 آذر 1390
سلام دوست عزیز منم به این نتیجه رسیدم که برم رمان بنویسم به قوله شما پول توشه وب با حالی داری موفق باشی

وصال منوچهری
ساعت11:47---17 آذر 1390
سلام دوست عزیز منم به این نتیجه رسیدم که برم رمان بنویسم به قوله شما پول توشه وب با حالی داری موفق باشی

شادونه
ساعت12:27---16 آذر 1390
گرچه خودم دوست پسر دارم ولی روابط 2خترو پسر تو ایران به جای خوبی ختم نمیشه
وب جالبی داری


مهسا
ساعت15:52---13 آذر 1390
عالی بود و واقعی

محسن
ساعت0:12---13 آذر 1390
وبلاگ قشنگی دارین ،ایول - دمت گرم

دیار باقی
ساعت23:16---12 آذر 1390
منم عاشقم
مثل بعضیا
والا حاضرم بهش برسم حتی با این مشکلات


pezhman7up
ساعت12:53---12 آذر 1390
فکر کردی همه مثل من الاغ وچلمنگ هستند که نوشتی باید بدونی چجوری عاشق شی

pezhman7up
ساعت12:53---12 آذر 1390
فکر کردی همه مثل خودت الاغ وچلمنگ هستند که نوشتی باید بدونی چجوری عاشق شی

باران
ساعت22:45---11 آذر 1390
یلام مطلباتو خوندم عقاید قشنگی داری ب وب منم سد بزن و دل همایونی منو شاد کن اگه دوس داری ب2باره دل همایونی ام رو شاد منی نظر بده و اگه بازم خواستی دل همایونی ام رو شاد کنی لینکم کن
مر30


MADIX4
ساعت21:25---11 آذر 1390
لینکت رو صفحه وبلاگم است داخل لینک های مفید نزدم روی صفحه زدم

امیرحسین
ساعت17:27---11 آذر 1390
سسلام بردیا جووووووون شرمنده نبودم چند روزیییییی
قدمت رو چشم شما لینکی عزیزززززززززززم


حجت
ساعت16:45---11 آذر 1390
سلام من شمارولينك كردم شماهم منولينك كنيد
مرسي


hory
ساعت14:10---11 آذر 1390
سلام
وب جالبی داری


رها
ساعت13:46---11 آذر 1390
سلام
ممنون سر زده بودی وب جالب داری مطالبش به صورت خودمونی باحاله
دستت درد نکنه
موافق ام بیا تبادل لینک بکنیم


parisa
ساعت12:56---11 آذر 1390
salam bardiya damet garmaa afarinnnnn dada kheiiiiliii bahaleeee blogetttt

نازیلا
ساعت12:28---11 آذر 1390
سلام دوست عزیز ممنون از نظر خوبت.ماکه باهم دوست بودیم مشکل پیدا نکردیم. خیلیم همو دوست داریم.آماره غلط نده دوست عزیزپاسخ: بلاخره به مشکل می رسید

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





آخرین مطالب
پیوند ها


 
 
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است